سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چکیده
آدمی در معرکه ی زندگی از درون با دو عنصر متضاد عقل و نفس روبروست: نفسی که دائم فرمان به بدی می دهد و عقلی که گفته اند رسول باطنی است. در دنیای بیرون هم یک طرف انبیا و اولیاء اند و در سوی دیگر میدان، شیطان وجنود ملعونش. خداوند متعال حضرت محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله را به ما عطا کرد و پیامبر ما سیّد المرسلین دو وزنه ی گران بهای قرآن و عترت را نزد ما به امانت سپرد و ما ماندیم و این کشمکش ها.
در این پژوهش تلاشمان بر این بوده که در فصل اوّل و دوم آن نگاهی خیلی کوتاه به بحث ولایت و تقوا بیفکنیم منتها جولان قلم را در فصل سوم که به بررسی ارتباط ولایت و تقوا اختصاص دارد گذاشته ایم و در این راستا کوشیده ایم تا ببینیم کمّ و کیف ارتباط بین تقوا –که سپر درونی مقابله با نفس و شیطان است- و ولایت –که نوعی سرپرستی ویژه ی خداوند از خوبان است- به چه نحوی می باشد.
کلید واژه:
تقوا- ولایت- اهلبیت- شیعه- امیرالمؤمنین

مقدمّه
?    تبیین موضوع: بر طبق بینش اسلامی و بر پایه ی حکم عقلانی، آدمی مأمور به تبعیت و اطاعت همه جانبه از خالق خویش و پروردگار جهان است؛ چرا که انسان از ساعات و یا حتی دقایق بعدی عمر خویش آگاه نیست و در جزئی ترین امور، نیازمند خداوند است:
پشّه کِی داند که این باغ از کِی است؟                                       کو بهاران زاد و مرگش در دِی است[1]
اما در مقابل، خداوندی که او را خلق نموده، حتی بر کوچکترین اسرار وجودی مخلوق خود واقف است و مقصد و منتهای حرکت او را نیز می داند. این جاست که عقل بشر، او را به درگاه این خدا رهنمون می سازد؛ خداوندی که علاوه ی بر این مطالب، بی نیاز مطلق و غنی در تمام امور نیز هست و به مخلوقات خود کمترین نیازی هم ندارد، لذا جز خیر آدمی را نمی خواهد. اما این اطاعت در دیدگاه اسلام و قرآن کریم ، تنها به خداوند منحصر نمی شود. بلکه به امر و فرمان خداوند، یک مسلمان باید از وجود مقدس رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السّلام) نیز پیروی و تبعیت نماید. این نگرش، ضمناً به ما می گوید تبعیت به طور مطلق و بدون قید و شرط تنها مختص خداوند است و بر طبق فرمان اوست که ما مأمور به اطاعت و پیروی از رسول اکرم و امامان معصوم در تمامی امور می باشیم. رفتار و گفتار آنان هم در تمامی امور، راهی را که به رضایت پروردگار و سعادت ابدی انسان منتهی می شود، مشخص می نماید. چرا که در اعمال و رفتار آنان، هوا و هوس را راهی نیست و آنان به لطف خداوند و عنایت او، معصوم از هر خطا و اشتباه می باشند. بر طبق آموزه های اسلامی، به جز خداوند و به جز واسطه های او(رسول اکرم و امامان معصوم) آدمی نباید در برابر هیچ کس و یا هیچ چیز دیگر به طور مطلق و بدون قید و شرط، مطیع و فرمان بردار باشد. واین همان چیزی است که ما نامش را ولایت پذیری می نامیم.
پس ما در عرصه ی وجود یک سِری ولی داریم (هرچند در حقیقت فقط خداست که ولایت می کند[2]) و سایر خلقت می بایست مولی علیه[3] ایشان باشند این از یک طرف بحث. از سوی دیگر در بحث اخلاق اسلامی خداوند متعال ما را موظف به رعایت مسأله ای به نام «تقوا» کرده است[4] و به صورت عجیبی در جای جای قرآن و سفارشات معصومین (علیهم السّلام) بر آن پافشاری کرده است. اینک ما در این مقاله در صدد این مطلب برآمده ایم که ببینیم آیا بین این دو مقوله ی اسلامی ارتباطی وجود دارد یا خیر؟
?    اهمیّت و ضرورت تحقیق: به هر حال ما باید تکلیف خودمان را با بحث ولایت روشن کنیم. آیا می توانیم همین طور برای خودمان در کوچه باغ زندگی قدم بزنیم و دروغ بگوییم و غیبت کنیم و اگر دستمان رسید زیر دستانمان را تحت آزار و اذیّت قرار دهیم و خلاصه انواع بی تقوایی ها را مرتکب شویم و بعد هم کوس ولایت پذیری مان گوش فلک را کر کند؟!! نگارنده به مسأله ی فوق الذکر به چشم یک معضل بزرگ فکری و عقیدتی می نگرد که طبعاً همچون هر عقیده ی دیگری تاثیر مستقیم بر اجتماع و روابط اجتماعی می گذارد. گمان می کنم همین مقدار اهمیت برای این تحقیق کافی باشد تا ما را به قلم زدن در مورد آن وادارد.
?    پیشینه ی تحقیق: آن چه مسلّم است این است که ما کتاب مستقلّی در رابطه با این موضوع نیافتیم فقط در میان کاووش های اینترنتی خویش به وجود مقاله ای با عنوان «بررسی پیوند ولایت و تقوی در قرآن» از جناب آقای کوروش حسینی از دانشکده ی علوم قرآنی ملایر مطلّع شدیم امّا متأسفانه متن آن بر روی شبکه ی جهانی موجود نبود. همچنین سیمای جمهوری اسلامی نیز در تاریخ 15?9?90یک سخنرانی از حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علیرضا پناهیان (حفظه الله تعالی) در این زمینه پخش نمود که جستجوی متن آن نیز در شبکه ی جهانی برای ما بی فایده بود. امّا با توجه به آیاتی که در این زمینه در مصحف شریف موجود می باشد و روایات مربوطه این موضوع مقوله ای نیست که دانشمندان علوم اسلامی در مورد آن قلمی نزده باشند بنابراین با اندکی تتبّع در متون دینی دست اوّل و دست دوّم  به مطالب زیبایی در رابطه با این موضوع می توان دست یافت.
?    محدودیّت ها: هر چند که با آمدن ابزارهای نوین ارتباطی و از جمله رایانه و اینترنت، مشکل چندانی پیش روی یک پژوهشگر-در زمینه ی انواع علوم- وجود ندارد و عمده ی کم کاری ها به فقدان «رغبت و انگیزه و مهمتر از همه، همّت کارهای علمی و پژوهشی» باز می گردد لکن به هر حال «نبود سامانه ی اتصال به اینترنت در مدرسه ی علمیّه ی دارالحکمه و در مراکز خوابگاهی آن» (حتّی به صورت دایالاپ) را می توان یکی از محدودیّت های ما در فرآیند مراحل این پژوهش به حساب آورد. (این در حالی است که به عنوان نمونه هم در خود دانشگاه اصفهان و هم در خوابگاه های آن اینترنت پرسرعتADSL  به راحتی در اختیار همه ی دانشجویان قرار دارد.) و اگر بخواهیم در پی علّت این امور و مانند آن برآییم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود!!!
?    سؤالات: تقوا چیست؟ ولایت چیست؟ چه ارتباطی بین تقوا و ولایت وجود دارد؟ چه کسی یا کسانی حقّ ولایت بر انسانها دارند؟ آیا می توان بدون تقوا تحت ولایت خداوند یا ولایت اهلبیت علیهم السّلام قرار گرفت؟ تقوا چه نقشی در وجود والیان منصوب از جانب باری تعالی دارد؟ صرف محبّت اهلبیت علیهم السّلام تا چه اندازه می تواند در رستگاری آدمی در جهان آخرت راهگشا باشد؟




تاریخ : دوشنبه 94/6/16 | 12:34 عصر | نویسنده : محمدجعفر خانی | نظر

  • paper | فروش بک لینک | قالب وبلاگ