سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصل دوّم
نیم نگاهی به جهان تقوا
تعریف تقوا
امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که برای «زندگی بهتر در این دنیا» به یک بدن سالم نیازمندیم و برای حفظ سلامت این بدن محتاج یک «مراقبت همیشگی» از آن هستیم. مراقبت از بدن یعنی غذاهای آلوده و فاسد نخوردن، آب غیر بهداشتی ننوشیدن، استشمام نکردن بو های مسموم، حفاظت بدن از گزند سرماها و گرماهای شدید و حیوانات درّنده و موذی و صداهای گوش خراش و اشیاء برّنده و نوک تیز و… . امّا آیا «انسان» فقط از بدن تشکیل شده است؟ پس اینکه می گویند «روح انسان»، «جان انسان»، «روان انسان» یعنی چه؟ جایگاه این روح و جان و روان کجاست؟ آیا هنگام خوابیدن این بدن ماست که خواب می بیند؟ فعلاً در مقام اثبات روح نیستیم ولی همین قدر بدانید که حکما در این زمینه حرف های زیادی زده اند و در نتیجه وجود روح را-هرچند در واقع از بدیهیّات است- ثابت نموده اند.
آری همان طور که جسم آدمی به مراقبت، پرورش و نیرومندی نیازمند است. روح آدمی نیز به حفاظت و صیانت و تکامل و رشد نیاز دارد. تقوا شاید یک نوع محدودیّت باشد- که هست- امّا همان طور که اگر جسم خود را در لباس می پوشانیم و در هر محیطی قرار نمی دهیم قصد محدود کردن آن را نداریم بلکه به جهت حفظ بهتر آن، چنین می کنیم مراقبت از روح از گزند آفات و آسیب ها نیز برای آن است که آلودگی ها و پستی ها دامن آن را نیالاید.
این گونه صیانت از قلب و روح را «تقوا» نامیده اند. تقوا از ماده ی «وقایه» عبارتست از «محافظت چیزی از هر چه که به آن زیان می رساند و تقوا یعنی حفظ نفس از آنچه بیم آن می رود.»[37]
از سالکی پرسیدند که «تقوا چگونه است؟» گفت: «هرگاه در زمینی وارد شدی که در آن خار وجود دارد چه می کنی؟» گفت «دامن برمی گیرم و خویشتن را مواظبت می نمایم.» گفت: «در دنیا نیز چنین کن که تقوا این گونه است»[38]
اهمیّت تقوا
چطور ممکن است به مراقبت از بدن معتقد باشیم امّا اعتقادی به مراقبت از روح و روان خویش نداشته باشیم در حالی که حساسیّت و اهمیّت روان از جسم بسی بیشتر است. چون بر اساس دیدگاه اسلامی آخرت انسان صرفاً در گرو پاک سازی جان و روان است:«یومَ لایَنفَعُ مالٌ وَ لابَنون الّا مَن اتَی الله بِقَلب سَلیم[39]» «روزى که هیچ مال و اولادى سود نمى‏دهد، مگر کسى که دلى سالم [از رذایل وخبایث‏] به پیشگاه خدا بیاورد.[40]» پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) تقوا را «رزق و روزی» می دانند که هرکسی که از آن بهره مند گردد خیر دنیا و آخرت نصیبش گشته است: «من رزق فقد رزق خیر الدنیا و الآخره»[41] آن حضرت در توصیه به جناب ابوذر تقوا را در رأس همه امور و سرآمد همه کارها معرفی می کنند و می فرمایند: «علیک بتقوی الله فأنّه الأمر کله»[42] و هنگامی که از امام علی(علیه السّلام) از با فضیلت ترین کارها سؤال می شود امام انگشت تأکید خود را بر همین مسأله می گذارند[43].دربیان اهمیت تقوا همین بس که قرب الی الله که اساسی‏ترین کمال است به معرفت و تقوا وابسته است و زن یا مردی که از تقوا و معرفت بیشتری برخوردار است از قرب بیشتری بهره‏مند است.[44]
حقیقت تقوا
تأمّل و اندیشه در واقعیت‏های موجود در عالم نشان می‏دهد که هر متحرّکی در مسیر حرکت خود در معرض خطر و آستانه ی سقوط و هلاکت قرار خواهد گرفت. از این رو به کنترل کننده‏ای نیاز دارد تا از سقوط و انحطاط نجات پیدا کند، که نمونه ی ساده و محسوس آن وسایط نقلیه، مانند اتومبیل، موتور، دوچرخه و… است.
انسان نیز موجودی متحرّک است که حیاتش حرکت وی است. در این مسیر مهلکه‏هایی وجوددارد که او برای حرکت در آن ناچار به داشتن کنترل کننده و بازدارنده است. به بیان دیگر: حیات عقلی و انسانی انسان که حیّ متألّه است او را به پیروی از اصولی معین که برگرفته از عقل، یا نقل است، وا می‏دارد به گونه‏ای که ناچار است در چهار چوبی معیّن حرکت کند و از آن تجاوز و تعدّی نکند. لازمه این تقید و پای بندی آن است که نیرویی درونی هنگام تحریک هواها و هوس‏های درونی و بیرونی او را نگه‏داری کند. این نیروی نگه‏دارنده را اصطلاحاً تقوا می‏نامند[45].
ضرورت تقوا
انسانی که در مسیر سیر و سلوک است و تلاش می‏کند خود را به ضوابط و چهارچوب‏های شرع مقدّس مقیّد کند همواره در معرض تهاجم دشمن عنود و پرکینه‏ای است که به عزّت خدا قسم یاد کرده تا راه را بر او ببندد: (قال فبعزّتک لأُغوینّهم أجمعین)[46] از این رو در تمام لحظات به سپر گرفتن و مبارزه کردن در پناه آن نیاز دارد. از سوی دیگر دشمنی شیطان همه جانبه و به اندازه قدرت و استطاعت اوست: (قال فبما أغْویتنی لأقعدنّ لهم صراطک المستقیم  ثمّ لاتینّهم من بیْن أیدیهم ومِنْ خَلْفهم وعن أیْمانهم وعن شمائلهم ولا تجد أکثرهم شاکرین)[47] در نتیجه مبارزه و سپر گرفتن انسان نیز باید همه جانبه و به اندازه قدرت و استطاعت او باشد؛ (فاتّقوا الله ما استطعتم)[48] افزون بر این، معیت قیّومیه و دائمی خداوند و نظارت او بر بندگان: (وهو معکم أین ما کنتم والله بما تعملون بصیر)[49] زمینه این تقوا و مراقبت دائمی و همیشگی را فراهم می‏کند.




تاریخ : دوشنبه 94/6/16 | 12:47 عصر | نویسنده : محمدجعفر خانی | نظر

  • paper | فروش بک لینک | قالب وبلاگ