. 96 مریم (آیه ی محبّت)
اصل آیه: إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا
ترجمه: همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خداى رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب مىگرداند.
شرح و توضیح: پیش از این گفته بودیم که عمل صالح یعنی تقوا. پس این آیه در حال بیان یکی از ثمرات تقواست و آن ثمره عبارت است از محبوبیّت. اینجا خداوند متعال ضمانت کرده که اگر شما اهل ایمان و تقوا شدید تخم مهرتان را در مزرعه ی دل ها می کارم. و جالب این جاست که مؤمن متقی که باطناً از شهرت و محبوبیّت گریزان بوده و حتّی شرعاً پوشیدن لباس شهرت برایش ممنوع بوده است[78]اکنون به اراده ی الهی محبوب می گردد. یعنی آن چیزی که اهل دنیا برای رسیدن به آن به این در و آن در می زنند و چه بسا بدان دست نمی یابند اکنون به عنوان یک هدیه ازسوی خداوند متعال تقدیم مؤمن متّقی می شود. و امّا ارتباط این آیه با ولایت:
قال الصادق علیه السّلام: کان سبب نزول هذه الآیة أن أمیر المؤمنین ع کان جالسا بین یدی رسول الله ص فقال له قل یا علی «اللهم اجعل لی فی قلوب المؤمنین ودا فأنزل الله: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا[79]
امام صادق (ع) می فرمایند: سبب نزول این آیه امیرالمؤمنن علیه السّلام می باشند که نزد رسول خدا نشسته بودند. پیامبر به ایشان فرمودند: بگو یا علی!« خدایا در قلوب مؤمنین نسبت به من محبّت قرار بده» پس خداوند متعال آیه ی إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا را نازل کرد.[80]
گویا خداوند متعال می خواهد بگوید ای علی نیازی به دعای تو نیست. تو همین که کوه ایمان و تقوا هستی من خداوند محبتت را در دل ها قرار می دهم. و زبان حال ما نسبت به آستان رفیع آن مولا این است:
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس آهوی وحشی را از این خوش تر نمی گیرد[81]
5. هفت و هشت بینه
آیه: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصالحاتِ اولئِکَ همْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ * جَزائُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الانْهارُ خالِدینَ فِیها أَبَداً رَضِیَاللَّهُ عَنْهُم وَرَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لَمِنْ خَشِىَ رَبَّهُ
ترجمه: (امّا) کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) هستند. پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است، که نهرها از زیر درختانشان جارى است؛ همیشه در آن مىمانند؛ (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش بترسد.
شرح و توضیح: در این آیه خداوند متعال برای مؤمنینی که اهل عمل صالح (تقوا) هستند سنگ تمام گذاشته و می گوید این ها بهترین مخلوقات هستند و سپس از پاداش اخروی ایشان سخن می گوید. در ادامه با هم روایاتی را مرور می کنیم که متوجّه می شویم که منظور از خیر البریّه امیرالمؤمنین و شیعیان آن مولا هستند. پس ما باز هم در این آیه می بینیم از قلّه ی ولایت و شیعیان آن با صفت تقوا یاد شده است و این یعنی پیوند ناگسستنی ولایت و تقوا. و امّا روایات:
عن علی کرم اللّه تعالى وجهه قال: قال لی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم: «ألم تسمع قول اللّه تعالى إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ؟ هم أنت و شیعتک و موعدی و موعدکم الحوض إذا جثت الأمم للحساب یدعون غرا محجلین»[82]
امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند: رسول خدا به من فرمودند: آیا نشنیده ای سخن خداوند متعال را که می گوید: به درستی که کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند همان ها بهترین مخلوقات هستند؟ ایشان تو و شیعیانت هستند و وعده ی من و شما حوض کوثر هنگامی که امّت ها برای حساب می آیند و آن گاه شیعیان تو در حالی که روسفیدند فراخوانده می شوند.
عن جابر بن عبد الله قال کنا عند النبی صلى الله علیه و سلم فاقبل علی فقال النبی صلى الله علیه و سلم و الذی نفسی بیده ان هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة و نزلت إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ فکان أصحاب النبی صلى الله علیه و سلم إذا أقبل علی قالوا جاء خیر البریة[83]
جابربن عبدالله می گوید: نزد پیغمبر بودیم پس امیرالمؤمنین تشریف آوردند. پس پیامبر صلى الله علیه و سلم فرمودند:سوگند به آن که جانم در دست اوست به درستی که این مرد و شیعیانش همین ها قطعاً روز قیامت رستگارند. و این جا بود که این آیه نازل شد. و باز از همین جا بود که هر گاه امیرالمؤمنین می آمدند اصحاب می گفتند: بهترین مخلوقات آمد.
و عن ابن عباس قال لما نزلت إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ قال رسول الله صلى الله علیه و سلم لعلی هو أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیین[84]
از ابن عباس منقول است که هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر به امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: خیر البریّه تو وشیعیانت هستی در حال که روز قیامت هم خدا از شما راضى است و هم شما از خداوند خشنود هستید.
6. آیات 5 تا 10 سوره ی انسان
آیه: انَّ الْابْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً* عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجّرُونَهَا تَفْجِیراً* یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً* وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ اسِیراً* انَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لَا شُکُوراً* انَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً
ترجمه: به یقین ابرار (و نیکان) از جامى مىنوشند که با عطر خوشى آمیخته است، از چشمهاى که بندگان خاصّ خدا از آن مىنوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مىسازند. آنها به نذر خود وفا مىکنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده است مىترسند، و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مىدهند. (و مىگویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام مىکنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم. ما از پروردگارمان خائفیم، در آن روزى که عبوس و سخت است!
شرح و توضیح: مفسرین عامه و خاصه اتفاق دارند در اینکه این آیات در شأن امیر المؤمنین و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام و فضه کنیز آنها نازل شده است.[85]
در این آیات پنج ویژگی برای این والیان مذهب حقّه ی امامیّه ذکر شده است که همه ی این صفات دلالت بر اوج قلّه ی رفیع تقوا قرار دارند. به ویژه آن جا که بحث ایثار اهل بیت را مطرح می کند و می گوید: غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مىدهند.
فرق است بین ایثار و انفاق. در انفاق عطا کننده به آن چیزی که می بخشد نیازی ندارد امّا در ایثار، شخص بخشنده با وجود نیاز خود آن شیء را در راه خدا می بخشد. ایثار کار هر کسی نیست و ارواح بلندی مثل این حضرات که این آیه در شأن ایشان نازل شده است می توانند از پس انجام آن به راحتی بر می آیند. ( لازم به ذکر است که در شأن نزول این آیه ابن عباس مىگوید حسن و حسین علیهماالسّلام بیمار شدند پیامبر با جمعى از یاران به عیادتشان آمدند، و به على ع گفتند: اى ابو الحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مىکردى، على ع و فاطمه ع و فضه که خادمه آنها بود نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند (طبق بعضى از روایات حسن و حسین ع نیز گفتند ما هم نذر مىکنیم روزه بگیریم).
چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند، در حالى که از نظر مواد غذایى دست خالى بودند على ع سه من جو قرض نمود، و فاطمه س یک سوم آن را آرد کرد، و نان پخت، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: السلام علیکم اهل بیت محمد ص” سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمین هستم، غذایى به من بدهید خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت کند. آنها همگى مسکین را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى که غذا را آماده کرده بودند (همان نان جوین) یتیمى بر در خانه آمد آن روز نیز ایثار کردند و غذاى خود را به او دادند (بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند). در سومین روز اسیرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادند هنگامى که صبح شد على ع دست حسن ع و حسین ع را گرفته بود و خدمت پیامبر ص آمدند هنگامى که پیامبر ص آنها را مشاهده کرد دید از شدت گرسنگى مىلرزند! فرمود! این حالى را که در شما مىبینم براى من بسیار گران است، سپس برخاست و با آنها حرکت کرد هنگامى که وارد خانه فاطمه س شد دید در محراب عبادت ایستاده، در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده، و چشمهایش به گودى نشسته، پیامبر ص ناراحت شد.
در همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت اى محمد! این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، سپس سوره” هل اتى” را بر او خواند.[86])
7. 46 هود
آیه: قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلین.
ترجمه: خدا فرمود: اى نوح! به یقین او از خاندان تو نیست، او [داراى] کردارى ناشایسته است، پس چیزى را که به آن علم ندارى از من مخواه، همانا من تو را اندرز مىدهم که مبادا از ناآگاهان باشى.
بی تقوایی جلوی آقا زاده ها را از ورود به کشتی ولایت می گیرد!
حضرت نوح علیه السّلام صدها سال تبلیغ شریعت الهی خویش را نموده است و اکنون پس از این همه سال فقط تعداد کمی به او ایمان آورده اند. از این رو به درگاه الهی از قوم خود شکایت و ناله می کند و خداوند متعال او را مأمور به ساختن کشتی می کند. کشتی ساخته می شود. خبر ها از یک طوفان سهمگین حکایت می کند عذاب قوم نوح در دو قدمی آن ها قرار دارد. و [نوح] کشتى را مىساخت و هرگاه گروهى از [اشراف و سرانِ] قومش بر او عبور مىکردند، او را به مسخره مىگرفتند. گفت: اگر شما ما را مسخره مىکنید، مسلماً ما هم شما را [به هنگام پدید آمدن توفان] همان گونه که ما را مسخره مىکنید، مسخره خواهیم کرد.[87]
[رویارویىِ نوح و قومش همچنان ادامه داشت] تا هنگامى که فرمان ما فرا رسید و تنور فوران کرد، گفتیم: از هر [نوع حیوانى] یک زوج دوتایى [یک نر و یک ماده] و نیز خاندانت و آنان را که ایمان آوردهاند، در کشتى سوار کن مگر کسى که پیشتر فرمان غرق شدن را بر ضد او لازم کردهایم. و جز اندکى همراه او ایمان نیاوردند.[88] آن کشتى آنان را در میان موجهایى کوهآسا حرکت مىداد، و نوح فرزندش را که در کنارى بود، بانگ زد که اى پسرم! همراه ما سوار شو و با کافران مباش. گفت: به زودى به کوهى که مرا از [این] آب نگه دارد، پناه مىبرم. نوح گفت: امروز در برابر عذاب خدا هیچ نگه دارندهاى نیست مگر کسى که [خدا بر او] رحمکند. و موج میان آن دو حایل شد و پسر از غرقشدگان گردید.[89]
و نوح [پیش از آن که توفان بیاید] پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا! به راستى که پسرم از خاندان من است و یقیناً وعدهات [به نجات خاندانم] حق است و تو بهترین داورانى.[90] امّا چانه زنی این پیامبر خدا سودی نمی دهد خداوند می فرماید: «اى نوح! به یقین او از خاندان تو نیست، او [داراى] کردارى ناشایسته است.»[91]
عمل غیر صالح یعنی بی تقوایی یعنی پسر نوح نبی با این که پسر نبی خداست امّا بی تقوایی کاری به سرش می آورد که خداوند می گوید این پسر از اهل تو نیست. معلوم می شود قرابت نسبی ملاک نیست. سنخیّت روحی یعنی ایمان و عمل صالح ملاک است. داستان ولایت اهل بیت هم همین گونه است. اتفاقاً پیامبر اعظم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم می فرمایند: أهل بیتی کسفینة نوح، من رکبها نجا، و من تخلف عنها غرق[92]: اهل بیت من مانند کشتی نوح اند کسی که سوار بر این کشتی شود نجات پیدا می کند و کسی که سرپیچی از این کشتی کند غرق می شود.
تقوا از سفارشات مؤکّد اهل بیت است و بنابراین بی تقوایی خود یکی از مصادیق تخلّف از فرامین اهل بیت محسوب می شود که در این حدیث موجب غرق شدن شمرده شده است. و وقتی که اهل بیت مانند کشتی نوح باشند طبیعتاً کسی که دارای عمل غیر صالح باشد خود به خود تمایلی به سوار شدن در این کشتی ندارد چرا که به موجب این بی تقوایی اهلیتی با اهل بیت نخواهد داشت.
آقازاده های منحرف در جمهوری اسلامی
در نظام مقدّس جمهوری اسلامی که در آن ولی فقیه( به عنوان ادامه دهنده ی مسیر ولایت اهل بیت در زمان غیبت امام زمان -عجّل الله فرجه- ) در رأس حکومت قرار دارد، ما شاهد فرزندان و نوادگان برخی از آقایان علما بوده و هستیم- که همچون پسر نوح- به دلیل بی تقوایی و گرایش به گروه های انحرافی خود بخود کارشان به مقابله با نظام و اهداف و آرمان های پدرشان کشیده شد. برخی از این افراد عبارت اند از:
1. مجتبی طالقانی فرزند مرحوم آیت الله طالقانی(وی با کنار گذاشتن اسلام و گرایش به مارکسیسم ضربه ی شدیدی به حیثیّت خانواده ی خود وارد آورد. وی هم اکنون در آلمان زندگی می کند.)
2. حسین جنّتی فرزند حضرت آیت الله جنّتی (وی نیز به سازمان مجاهدین خلق پیوست و بعد از انقلاب در یک سانحه کشته شد.)
3. وحید لاهوتی فرزند آیت الله حسن لاهوتی اشکوری(وی نیز به سازمان مجاهدین خلق پیوست و بعد از انقلاب خودکشی کرد.)
4. رشید حسنی فرزند آیت الله حسنی( وی که گرایش شدید کمونیستی داشت پس از انقلاب اعدام شد.)
5. دو پسر آیت الله محمّدی گیلانی( عضو منافقین شده بودند و پدرشان حکم اعدامشان را صادر کرد و این حکم اجرا شد.)
6. سیّد حسین خمینی نوه ی حضرت امام و فرزند مرحوم حاج آقا مصطفای خمینی( وی از همان ابتدا در طیف حامیان بنی صدر و مجاهدین قرار گرفت… امام در نامه ای به او این گونه نوشتند:« …من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهّد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسّوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی من علاوه بر نصیحت پدری پیر به شما امر شرعی می کنم که در این بازی های سیاسی وارد نشوی…» وی هم اکنون در ایران است.)[93]
8. 19 جاثیه
آیه: وَ اللَّهُ وَلىُِّ الْمُتَّقِین.
ترجمه: و خداوند متولی و دوستدار پرهیزکاران است.
شرح و توضیح: این آیه یکی از صریح ترین آیاتی است که در آن خداوند متعال سخن از گستراندن چتر ولایت ویژه ی خود بر سر اهل تقوا می زند.
9. 62 و 63 یونس
آیه: أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ(62) الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ کَانُواْ یَتَّقُون
ترجمه: آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مىشوند. (62) همانان که ایمان آوردهاند و همواره پرهیزکارى دارند.
شرح و توضیح: در این دو آیه خداوند متعال پس از بیان نتایج و بهره مندی های ولی خدا شدن، اولیائش را در دو جمله ی پرمغز و مختصر معرفی می کند: همانان که ایمان آوردهاند و همواره پرهیزکارى دارند.
پس می بینیم که راه رسیدن به مقام اولیاءاللهی ایمان و تقواست.
10.83 و 84 صافّات
آیه: وَ إِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَابْرَاهِیمَ(83) إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ(84)
ترجمه: و به راستى ابراهیم از پیروان نوح بود، (83) هنگامى که با دلى پاک به سوى پروردگارش آمد.
شرح و توضیح: کلمه ی «شیعة» به معناى گروهى است که تابع رئیس خود باشند و امام صادق علیه السلام فرمودند: قلب سلیم قلبى است که جز به خداى تعالى به چیزى وابسته نباشد.[94]
از مهمترین پیام های این آیه این است که کسى شیعه ی واقعى و پیرو راستین پیامبران است که از قلبى سلیم و پاک برخوردار باشد. اکنون قضاوت با شماست: آیا ملاقات پروردگار با همراه داشتن قلبی سلیم بدون یک عمر مراقبت و تقوا از این خانه ی دل امکان پذیر است؟ و آیا اگر شیعه ی حضرت نوح شدن قلب سلیم می خواهد شیعه ی علی بن ابی طالب شدن قلب سلیم نمی خواهد؟
روایات[95]
ازجمله ی روایات مشهوری که در این زمینه صادر شده است روایاتی است که در آن پیامبر و همچنین حضرات امامان معصوم علیهم صلوات الله اجمعین از تعبیر «لیس منّا» یا «منّا اهل البیت» استفاده کرده اند که در اینجا ما ابتدا این دو دسته از روایات را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس سایر روایات مربوطه را.
.: Weblog Themes By Pichak :.